آنته که حالا خودش را فراموش کرده و مستقیماً از دلش صحبت می کند، خدای عزیز، پدر، ادامه داد: «عزیز، خدای عزیز، با کوچولوها مهربان باش تا همیشه با جوانانی که آنها را به عهده می گیرند مهربان و خوش برخورد باشند. و با آنا لیزا و پر اریک و نیلسون و لیل کال که آنجا هستند مهربان باشید. درستش کن تا پر اریک پسر بزرگی بشه که هیچوقت فحش نمیده و دعوا فال چای انلاین نمیکنه.
و با مونکه کوچولو مهربان باشید. شما می دانید که او نمی تواند، “اجازه دهید اراده شما انجام شود”، و او به اندازه جهنم دیوانه فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است: بنابراین او می خواهد حرف های فال چای یکشنبه مادر را فراموش کند.
برو پیش خدا عزیزم و هر چه حقیقت فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است یادش بیاید. برو پیش گولسپیرا å، تا به خود زحمت ندهد برای ما عزاداری کند. به در جنگل بروید، تا او به آنها آسیب نرساند. فال چای شنبه به بروید و یک براندی بخورید. به همه چیز بروید، آنها در سراسر جهان واقعی و خوب خواهند بود. به نام خدای پدر و پسر و روح القدس. آمین.”
آنته که در مقابل نور خورشید بین کاج ها ایستاده بود، وقتی سرش را بلند کرده بود، فکر کرد که جمعیت آنجا در محل فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم استراحت تازه زیاد شده اند.
اما خورشید او را کور کرده بود و نمی توانست درست فال چای شمع ببیند. او از بالای منبر گفت: «شاید بتوانیم اکنون همه دنیا را بعد از آن بخوانیم. و آواز بود! آنته فکر کرد طوری بخوان که انگار در بهشت هستی. سرود حتی در چند قسمت به صدا درآمد، مانند زمانی که آنها در سرود کریسمس در می خواندند.
“تمام جهان در اوایل و از ته دل در خداوند شادی کردند . ای که در عهد او ایستاده اید
از جاهای دور بیایید . با شادی و شادی جلو بیایید و در بلندای آسمان خدا را بخوان.”
فصل سی و پنجم. چیزهای دیگری که باید در مورد آنها فکر کنید.
آنته که هنوز با چشمانش به آفتاب اواخر غروب آواز می خواند، کم کم فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی فال چای شبانه , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم استفاده از چشمانش را به دست آورد. و آنچه دید او را به پا کرد.
این شماس بزرگ، همان کسی بود که از نزدیک در لاپژال موعظه کرده بود، که آنجا ایستاد و به او گوش داد.
آنته وحشت زده از صخره پایین پرید و به جنگل فرار کرد.
- شنبه ۳۰ تیر ۰۳ ۱۷:۱۹ ۱۴ بازديد
- ۰ نظر